چکیده
هگل و هیدگر در دو حوزه فلسفه و فلسفة دین از جایگاه ویژهای برخوردارند، و بیشک از مهمترین موضوعات مربوط به هر دو حوزه موضوع «مطلق» و نیز موضوع رابطه آن با بشر است. تفسیر هیدگر بر "مطلق" و رابطه آن با بشر میتواند موج نوین و ویژهای را در پژوهشهای فلسفی، کلامی و نیز حوزههای خاص فلسفی مانند معرفتشناسی و فلسفه دین بدنبال آورد. اینجا در ابتدا با تفسیر هیدگر از آگاهی مطلق با دو بیان متفاوت آشنا خواهیم شد، سپس رابطة مطلق با انسان مورد تأمل قرار میگیرد. پاروسیا و اسکپسیس دو اصطلاح یونانی و دو کلید اصلی برای حل رابطه مطلق با انساناند. با تفسیر اراده مطلق و واکنش انسان نیز فرآیند مشارکت آن دو برای تحقق پاروسیا ـ یعنی ظهور مطلق در پیوند با انسان ـ روشنی مییابد. در رابطه مطلق با انسان دوبار و به دو صورت تأمل میشود. یکی بر اساس مباحث هیدگر در زمینة آگاهی مطلق و دیگر بر مبنای مباحث وی در مورد نقش تجربه در پاروسیا که دومی بیش از آن یک کانون خاص مورد توجه هیدگر است. و سرانجام نیز نگاهی بر انتقادهای مهم هیدگر به هگل در این موضوع خواهد شد .
کلید واژهها: آگاهی نسبی، آگاهی مطلق، تجربه، انسان، پاروسیا 1 و اسکپسیس2.